«اسكله خور خان»
سراينده: ظهير محمودي
طبع شعرم نموده گل امروز ** تا حكايت كند غمي جانسوز
خواهمت گفت با زباني نغز ** تا بدانند مردم پر مغز
«خورِ خان» را شنيده اي حتمن ** باز هم بشنو اين سخن از من
وعده دادند بس وكيل و وزير ** يادمان هست از كبير و صغير
حرف ها جان من همه عالي ** اي دريغ از شعار تو خالي
بهر صياد دلبري كردند ** نزد جاشو سخنوري كردند
بس رجزها كه پيش ما خواندند ** اسب گفتار بي عمل راندند
«خورخان» شد كلاف سر در گم ** شير بي يال و إشكم و بي دم
چند فروند قايق زيبا ** هي فرو رفت در دل دريا
نان صياد پاره آجر شد ** اسكله رفت و در هوا گم شد
خبر افتتاح آن صد بار ** بيش و كم شد شنيده در اخبار
اين همه حرف فلسفه بافي است ** عاقلان را اشاره اي كافي است
قصه ما و اسكله ،ياران *** شده مثل قحطي و باران
گر شنيدي كه قايقي مجنون ** «شروه» مي خواند با دلي پر خون
دست وپايي درون گِل مي زد ** لنگر غم كنار دل مي زد
نه چو فايز اسير پريان است ** نه چو «مفتون» به راه كنعان است
گر به تنگ آمده قايق بي جان ** چون غريبي ميان خور خان
دلش از درد اسكله خون است ** بي دوا مانده و چو مجنون است
قايق ما كه زير گل مانده ** آخرين بيت را چنين خوانده
غم دوري اسكله بر دل ** اي دريغا زعشق بي حاصل
شخصی...برچسب : نویسنده : پوریا yhbvgt بازدید : 204
نخل را از چهار هزار سال پیش از میلاد حضرت مسیح ، در ایران ، بین النهرین ، شمال آفریقا و حوزه دریای مدیترانه می شناختند و آن را ارج می نهادند . بر روی مهر استوانه ای داریوش پادشاه هخامنشی نقش دو نخل بارور دیده می شود . و از این مهمتر خرما در قرآن مجید جایگاهی ارجمند دارد و در دهها آیه از آیات قرآن مجید خداوند از نخل سخن فرموده است . نخل بین 39 و 29 درجه عرض جغرافیایی می روید و در بالای مدار 39 درجه به خوبی رشد نمی کند . مُگ ( نخل ) درختی است دو پایه و گل های نر و ماده هریک به صورت منفرد بر روی یک درخت قرار دارد و یک درخت نر برای گرده افشانی 20 درخت ماده کفایت می کند مُگ(Mog) به سرمای سخت حساسیت دارد و سرمای ده درجه زیر صفر را تحمل نمی کند و از پای در می آید .
کشت خرما :
تکثیر هر مُگ به دو روش انجام می شود : ا ) کشت هسته 2) استفاده از پاجوش
از کشت هسته اغلب محصول خوبی به عمل نمی آید و تعدا زیادی از آنها درخت نر می شود . ولی استفاده از پا جوش درخت ، باروری صد درصد است . زمان کشت پا جوش بستگی به درجه حرارت هوا و منطقه دارد . فصل بهار مناسب ترین فصل برای این کار است . نخل در خاک رس بهتر رشد می کند . بهترین هنگام برای کاشت هسته اواخر تابستان و اوایل پاییز است .
گرده افشانی :
برای گرده افشانی بهترپس از باز شدن غلاف خرما و نمایان شدن شکوفه ها ، چند شکوفه گل نر را در شکوفه های گل ماده می گذارند. یا اینگه گرده های گل نر را جمع آوری و در کیسه ای می ریزند و با تکان دادن آن بر روی شکوفه های ماده گرده افشانی را انجام می دهند . فصل گرده افشانی در خور از اواسط اسفند ماه تا اواخر فروردین و اواسط اردیبهشت صورت می گیرد .
باروری نخل :
به بار نشستن نخل به نژاد و نوع آن بستگی دارد . از زمان کشت پاجوش تا زمان بهره برداری 8 تا 10 سال وقت لازم است . ولی نژادی به نام خِدشکن در خور وجود دارد که در سال اول یا دوم بارور می شود . مقدار آب لازم در یک سال بین 15 تا 20 هزار متر مکعب برای هر هکتار است .
نخل و اندام های ان :
هر یک از اندام های نخل در واژگان خوری نامی دارد :
1) مُگ : نخل .
2) دَمید(Damid) : پاجوش نخل.
3) دمید نشاندن : غرس پاجوش.
4) بیژه (Bijeh) : درختچه ای بدون ریشه که لابلای شاخه های نخل جوان می روید در هنگام هَرس نخل جدا می شود . کَویه هم نام دارد .
5) پنیر : ماده سفید رنگی که در لابلای شاخ و برگ و الیاف نخل نهان است و منبع تغذیه نخل به شمار می رود .
6) بَرَشک(Barashk) : یک شاخه از برگ های مجتمع نخل .
7) باسکین(Baskin) : قسمت انتهایی و خار دار برگ خرما که خشکیده باشد .
8) لُوس(Lous) : باسکینِ تر را گویند .
9) کَوِشک(Kaveshk) : قسمت انتهایی برگ که پهن و به تنه درخت متصل است .
10) ساغری : بخش انتهایی کوشک که پس از پیرایش نخل به صورت پلکانی بر تنه درخت برجای می ماند .
11) دَویل(Davil) : تنه و ساقه نخل .
12) ژِنگ و تِنگ : آوندهای آبکش از ریشه تا پنیر .
13) پیژ(Pij) : الیاف نخل در لابلای قسمت انتهایی شاخه ها .
14) کَویله(Kavileh) : غلاف نخل که از پنیر می روید و شکوفه های نخل در آن دیده می شود . غلاف پوستی سبز دارد و بر روی ان ذرات قهوه ای رنگ خوشبو دیده می شود .
15) هُوژ(Hoj) : خوشه .
16) هوژی(Hoji) : خرمای نارسی که پس از چیدن در سایه رسیده شود .
17) تِرِند(Terend) : یک رسته از یک خوشه .
18) تَمبَر(Tambar) : چوب انتهای خوشه که به درخت متصل است .
19) کلاهو(Kolou) : کاسبرگ های شکوفه خرما که به تدریج از سفیدی به سبزی و پس از رسیدن خرما نارنجی رنگ و به وسیله آن خرما به رسته ترند چسبیده است .
20) سِه گو(Segu) : بخش انتهایی تمبر که محل اتصال ترند ها یا رسته های خوشه است .
21) دِلِک(Delek) : برگ های تازه روییده از پنیر.
22) دل درخت : محلی که پنیر در آن جای دارد .
23) میر(Mayar) : سیخ یا خار نخل .
24) کلوخ(Kolokh) : خرمای نارس سبز رنگ .
25) کلوخ پخته(Kelupedo) : کلوخ نارسی که در کیسه ریخته می شود و در جای گرم مانند زیر کاه یا لای لحاف می گذارند تااندکی نرم شود . مزه آن گس است و اگر زیاد بماند ترش می شود .
26) کلوخ از نرم در رفته : کلوخ نارسی که برای تهیه کلوخ پخته مناسب نیست .
27) کلوخ چرکین : کلوخ نارسی که به تدریج به رنگ دیگر در می آید.
28) کلوخ رنگ : خرمای نارسی که با توجه به نژاد نخل به رنگ های سبز ، سرخ ، آتشی ، نارنجی ، جگری و یا آمیزه ای از این رنگ ها دیده می شود .
29) نیم با(Nimba) : خرمای نیم رس .
30) گردنر : گرده شکوفه درخت نر .
انواع نخل خرما :
نخل کرمانی(Kermani) : خرمای نارس قرمز و رسیده ان سیاه رنگ است .
خارک = خرک (Kharak) : شهد و رطوبت کرمانی را ندارد . رنگ آن آمیزه ای از قهوه ای و قرمز است .
خَدِشکن(Khadeshkan) : بهترین خرمای خور ، رنگ خرمای نارس آن و رسیده آن زرد است ، با عطر و طعمی خوش .
قسب(Qasb) : خرمای نارس آن زرد رنگ و رسیده آن زرد متمایل به قهوه ای است .
کِلوپِژن = کلوخ بشن(Kelupejen) : خرمای رسیده آن آمیزه ای از سبز ، زرد ، قرمز و نارنجی است .
سهشکن(Seheshken) : خرمای نارس آن نارنجی رنگ با خال های ریز قهوه ای است .
(تِمبان - خوش چرگ - زرگمبا - خوش کلوخ - خشکو - رُسی - لُپن )
خرمای گرد و پر گوشت (آسه گِن - پشک کربلا - پنجه عروس - پشک سهشکن - خرمای سبز - خدشکنو - زارش )
شخصی...برچسب : نخل, نویسنده : پوریا yhbvgt بازدید : 253